توچطور می گی که من برای تو کم بودم
منی که عاشق ترین ،عاشق عالم بودم
توفقط دیده گریون خواستی
من برات قلب پراز خون بودم
آخه توفقط یه عاشق خواستی
امامن گذشته ازجون بودم
توفقط دست نوازش خواستی
من سراپاغرق خواهش بودم
توهمیشه درپی بهانه ها
اما من حدیث سازش بودم
آره تویه دل سپرده خواستی
چه کنم که سرسپردت بودم
تاکه هرگز کسی عاشقت نشه
واسه مردم درس عبرت بودم
مرسی از وب باهم هلهش میکونیم